قرار بود برای یه هماهنگی ، با مطب خانوم دکتر تماس بگیرم.یک هفته ی تمام ،
صبح و عصر زنگ میزدم اما تلفن رو برنمیداشتن.نگرانی از دیرشدن موضوع باعث شد که به زحمت یه فرصتی پیداکنم و حضوری برم مطبشون و پیگیر بشم.
ترافیک بود و مطب ، اون سرِ شهر‌.بالاخره بعداز کلی اعصاب خوردی رسیدم و هماهنگی ها انجام شد ؛
 قبل از اینکه بیام بیرون ، به خانم منشی گفتم "ببخشید؛تلفنِ مطب." میخواستم بپرسم تلفن مطب شمارش عوض شده ؟ اما هنوز ادامه ی جمله ام رو نگفته بودم که خانم منشی متوجه شد چی میخوام بگم و با خونسردیِ همیشگیش گفت " عههههه زنگ زده بودی؟! "
من:"بله یه هفتست دارم تماس میگیرم." 
خانم منشی:" عههه خانم دکتر از هفته قبل رفته بودن تعطیلات؛ امروز اومدن 
برا همین مطب تعطیل بود : ) "
من :  .    : |

این درحالی بود که خود خانوم دکتر گفته بودن این هفته حتما تماس بگیر :/
چرا آخههههههههههههههه؟؟؟؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جوان ایرانی Michelle Katie Peter mehdi.blog نیماسا منابع جامع تاسیسات asuacze Make dream فروشگاه