حسین(ع) دیگر هیچ نداشت که فدا کند جز جان که میانِ او و ادایِ امانت          ازلی فاصله بود.

    و اینجا سدرةالمنتهی است.نه.که او سدرةالمنتهی را آنگاه پشت سر نهاده         بود که از مکه پای در طریق کربلا نهاد. و جبرائیل تنها تا سدرةالمنتهی              همسفر معراج انسان است.

     سدرةالمنتهی مرزدار قلمرو فرشتگان عقل است.عقلِ بی اختیار.

     اما آلِ کساء، ساحتِ امانتداری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمیدهند        که هیچ ، بال میسوزانند.

      آنجا ساحتِ انی اعلم ما لا تعلمون است.

     آنجا ساحتِ علمِ لدنی است ، رازداری خزائن غیب آسمانها و زمین ؛ آنجا              سبحات فنای فی الله است و بقای با الله.

    و مردِ این میدان ، کسی است که با اختیار ، از اختیار خویش درگذرد و طفل        اراده اش را در آستان ارادت قربان کند و چون اینچنین کرد درمی یابد که          غیر    او را در عالم اختیار و اراده ای نیست.

    اما چه دشوار است طی این عرصات! آنان که به مقصد رسیده اند میگویند         میان ما و شما تنها همین " خون " فاصله است ؛

    تا سدرةالمنتهی را با پای عقل آمده ای 

    اما از این پس جاذبه ی جنون ، تو را خواهد برد.

   طی این مرحله دیگر با پای اراده میسر نیست؛ بال میخواهد و

    بال را به عباس میدهند که دستانش را در راه خدا قربان کرد‌.  .

   _فتحِ خون(شهید مرتضی آوینی)


     آه از سرخیِ شفقی که روز را به شب می رساند و آه از دهر آنگاه که بر         مرادِ سفلگان میچرخد.


[السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)]



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مرجع تخصصی دوربین مداربسته ریاضیات و کاربردها اسید سولفوریک Wendy مشاوره ازدواج | مشاوره طلاق پگاسوس گراف | گرافیک با چاشنی عشق سایت رسمی ناجـــــی